برگزاری کرسی ترویجی نقد با عنوان ویلا مزرعه

کرسی ترویجی نقد-نظریه پردازی با عنوان «ویلا مزرعه» در تاریخ 15 آذر ماه سال 1401 در محل سالن دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران برگزار شد.

این کرسی دارای مجوز از دبیرخانه حمایت از کرسی های نقد، نوآوری ونظریه پردازی ( شورای عالی انقلاب فرهنگی)، و مورد حمایت کمیسیون ملی یونسکو در ایران بوده که توسط موسسه پژوهشی شیخ بهایی در محل دانشگاه مازندران برگزار شد.

ارائه دهنده: مهندس امیرعباس ابوطالبی

 ناقدین: دکتر روح اله رحیمی و دکتر نصرت اله گودرزی

مدیر علمی جلسه: دکتر بابک داریوش

حامیان جلسه: دبیرخانه حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره و کمیسیون ملی یونسکو- ایران

 

برگزاری کرسی ترویجی نقد با عنوان ویلا مزرعه

ارائه آقای مهندس ابوطالبی:

ویلا ؛ تخریب سرزمین، نیاز یا سبک زندگی
ویلا مزرعه ؛ تاکتیک منع هدر رفت منابع
تعاریف ( چیستی ویلا، ریشه ویلا، واژه شناسی ویلا، تیپولوژی ویلا، ایدئولوژی ویلا، تاریخ ویلا، زندگی ویلایی، فرهنگ ویلا، برنامه ویلا، هدف ویلا)
واژه شناسی ویلا؛ ویلا واژه وارداتی است از زبان لاتین که در زبان فارسی جاافتاده است و معادلی برای آن وجود ندارد. مورخان لاتین در تعریف ویلا واژه اوتیوم را در مقابل نگوتیوم آورده اند و ویلا را بدون درنظر گرفتن مفاهیم شهری بی معنا خوانده اند. پرسشنامه چیستی ویلا از صاحبنظران حوزه آکادمیک به پیوست موجود است.
تاریخ ویلا؛ زندگی ویلایی و ایجاد کیفیت فضایی از طریق ارتباط با عناصر طبیعت از دوران ایران باستان و در معماری ایرانی و گونه (تیپولوژی) باغ ایرانی وجود داشته است و حتی گفته می شود که منبع الهام بخش پیدایش ویلاهای رومی بوده است. در این زمینه از باغ های معلق بابل و کاخ آپادانا می توان نام برد.
در معماری دوران اسلامی نیز این ایدئولوژی در جغراقیاهای مختلف در ایران مورداستفاده قرار می گرفت. برای نمونه می توان به باغ ارم شیراز، باغ فین کاشان و باغ شازده ماهان کرمان اشاره کرد.
تیپولوژی ویلا از دوره قاجار جهت به رخ کشیدن موقعیت اجتماعی و اقتصادی اشخاص و خانواده های سرشناس در ایران رواج پیدا کردند.
ایدئولوژی ویلا؛ بر اساس منابع علمی ویلا یک پارادایم (پدیده) نه تنها معماری، بلکه اجتماعی و ایدئولوژیک است؛ ویلا یک خیال پردازی فانتزی است که بر اساس نیازهای روانشناختی و غیر سودآوری تولید می‌گردد.
گونه شناسی ویلا؛ بر اساس نظریه اکرمن تیپولوژی ویلا به عنوان یک توده دربرگیرنده طبیعت و یا رها در طبیعت اتلاق می گردد. توده در باغ ایرانی معمولا کوشک اتلاق می شود و عمارت و کاخ هم دارای معانی مشابه هستند. بنابراین در تعریف باغ و ویلا حضور طبیعت و دیالوگ درون و بیرون با عناصر طبیعی الزامی است.
فرهنگ ویلایی؛ شیوه‌های اجتماعی و اقتصادی که در اطراف ویلا رشد می‌کنند می‌توانند به‌عنوان «فرهنگ ویلایی» شناخته شوند.
هدف ویلا؛ از منابع کتب علمی درباره تاریخ ویلا اینطور استنباط می شود که برنامه اصلی ویلا بیش از دو هزار سال دست نخورده باقیمانده است. هدف ویلا بر پایه ایدئولوژی ویلا سلامت فیزیکی و روانی دانسته شده است و از فعالیت های فیزیکی شنا و شکارو اسب سواری و تیراندازی برای سلامت جسم و آرامش و تفریح و گفت و گو برای سلامت جان به عنوان برنامه اصلی ویلا نام برده شده است. یک ویلا، محلی است برای بازنشستگی، برای لذت بردن و خوابیدن، برای ایجاد یک باغ بدون تجمع و آزارهای همگانی. یک ویلا در عصر حاضر به دنبال همان باغ است و دیگر هیچ!
امروزه صاحب ویلا بودن امری مختص زندگی مدرن شهری در ایران و به مرور وارد سبد نیازهای طبقه متوسط شده است و می توان گفت در حال حاضر به نحوی بخشی از سبک زندگی این طبقه محسوب می شود.

مساله اول: نیاز ویلا و تخریب سرزمین
ویلا یا همان مسکن دوم تفریحی در طرح های توسعه ای درنظر گرفته نمی شود و طبق قوانین هیچگونه اجازه ای جهت تصرف و مداخله برای ایجاد آن در محدوده/حریم شهرها و روستاها وجود ندارد.
استدلال های بسیار از سوی کارشناسان و مسئولان مطرح می شود که بر جنبه سختگیری و جلوگیری از ساخت و سازها تاکید دارند مثل: به خطر افتادن امنیت غذایی کشور با تغییر کاربری زمین های کشاورزی؛ تخریب منظر طبیعی؛ آثار منفی بر فرهنگ محلی؛ زمین خواری؛ جلوگیری از مهاجرت های ناشی از تغییرات اقلیمی. به تعبیری، از نظر آنها حتی کاربری یک متر از زمین های کشاورزی و باغی نباید تغییر کند. این دغدغه ها شامل اراضی منابع طبیعی و جنگل ها هم هست که متولی متفاوتی دارند.
اما باز کماکان و به شدت ساخت و سازها در مجاورتها درحال رخ دادن است. در حریم شهرها و حاشیه شهرها و روستاها و مناطق درجه 1 و 2 از لحاظ آب و هوا! این تخریب دقیقا جاهایی که مستعد کشاورزی و باغداری هستند اتفاق می افتد.
تخریب محیط زیست، مساله آب، برهم خوردن نظام اکولوژی روستایی، اتلاف منابع طبیعی و انسانی، ترافیک های جاده ای و سوانح رانندگی، و کالایی شدن این فرآیند از جمله مسائل و پیامدهای این خواست عمومی شهرنشینان تهران هستند.

مساله دوم: نیاز سلامت روانی و فیزیکی انسان مدرن شهرنشین
به رسمیت نشناختن نیازهای روانی مردم آسیب دیده از معضلات زندگی شهری !
شهرها و فضاهای شهری، محدودیت‌های فراوان و گوناگونی را برای ساکنانشان ایجاد کرده‌اند؛ ازجمله در بحث سلامت، امنیت و آزادی این محدودیت‌ها به‌چشم می‌خورد.
از مهم‌ترین این محدودیت‌ها در شهر می‌توان به آلودگی‌های تنفسی، صوتی و بصری، افسردگی های شایع، استرس، ناامنی و فضاهای نیمه‌جان و فرسوده‌ی شهری اشاره کرد.
شاید به‌همین‌دلیل است که مردم بیشتر از هر زمان در گذشته‌ی این سرزمین به طبیعت دست‌نخورده و چهاردیواری پناه آورده‌اند تا اندکی به آرامش برسند و بتوانند به آداب اجتماعی و فرهنگی و تاریخی سنتی خودشان از قبیل مراسم دید وبازدیدی، صله رحم، جشن های آیینی و دورهمی آزاد جوانان، آرامش سالمندان و بازی های کودکانه در طبیعت بپردازند.
گفتنی است که پاسخ به این نیاز و پرداختن به سلامت جسم و جان از طربق فعالیت های نشاط آور جسمانی از قبیل شنا و اسب سواری وتیراندازی در اسلام سفارش شده است.

مساله سوم: توزیع ناعادلانه ثروت، نیازهای اقتصادی و معیشتی مردم و تفکیک زمین های زراعی
ساختار اقتصادی غلط بر مبنای مدیریت مصرف غالب بر مدیریت تولید مشکلات اقتصادی و تورم نیاز روستایی را بوجود می آورد. از طرف دیگر شدت نیازهای ناشی از زندگی شهرنشینی و تکرار نیاز تقاضای جدیدی در این ارتباط است.
این نیاز و تقاضا موجب کالایی شدن زمین های زراعی در این محدوده ها می شود و کشاورزی و باغداری از صرفه اقتصادی می افتد.
تمایل و نیاز از طرف روستایی و شبکه های غیر رسمی با ترفندهای مختلف با کمک افراد محلی جهت پاسخ به این نیاز ایجاد میگردد. این تقاضا از طرف قشر متوسط جامعه شکل می گیرد و مالک زمین های زراعی جهت عرضه محصول زمین های زراعی به خرد کردن پلاک ها و تفکیک اراضی می پردازند.
کشاورز لحاظ ذهنی دست از کار میکشد و زمین ها مستعد خارج شدن از چرخه کشاورزی و باغداری تعمدا رها می گردند تا بایر شوند و عرضه گردند.

مساله چهارم: همکاری فروشنده روستایی و خریدار شهری در مواجهه با قانونگذار
مردم قوانین بازدارنده را خلاف عدالت اجتماعی می دانند! در حالیکه همین مردم در مورد قوانین رانندگی آن را موافق سلامت خودشان می دانند و مشارکت می کنند. دلیل چیست؟ چون به این باور رسیده اند که مشارکت در چهارچوب قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران در جهت امنیت و نظم خودشان است و برای همه قشرهای بالا و پایین یکسان اعمال می شود. اما در مورد مشارکت در مورد قوانین استفاده از زمین های زراعی این مشارکت به چشم نمیخورد.
شریف ترین مردم به سمت قانونگریزی و عبور از آن هل داده می شوند در حالیکه این قانونگریزی در مورد طبقه مرفه جامعه دیده نمی شود. طبقه مرفه بدون دغدغه های اقتصادی از زمین های دارای مجوز و موقعیت آبادانی و زیرساخت های کامل رفاهی در زمین های درجه یک بهره مند هستند.
طبقه متوسط با مقایسه کردن شرایط ویلادار شدن خودشان با قشر مرفه سریعا به این تبعیض پی می برند. محدودیت های اقتصادی قشر متوسط را محدود به استفاده از زمین های زراعی ارزانتر می کند که به نیاز ویلایی خودشان پاسخ بدهند و در قانون عملا هیچ کجا این نیاز برای ان ها به رسمیت شناخته نشده است و راهکار اجرایی برای رفع نیاز قشر متوسط و پایین وجود ندارد.
آن ها فکر می کنند که نیازشان از طرف دولتی که قرار بود برایشان رفاه و آزادی و امنیت بیاورد به رسمیت شناخته نمی شود. این قوانین به مردم قشر متوسط و پایین فشار می آورد. آن ها شهروند خلافکار هستند و طبقه بالا شهروند نمونه!

قوانین بازدارنده نیستند
قوانین در این مورد بخصوص بازدارنده نیستند و مانع از ساخت و سازها در خارج از محدوده های شهرها و روستایی نمی شود. دراین مناغشه علاوه بر قانونگریزی قشر متوسط، با سو استفاده برخی مدیران از این نیاز همگانی فساد مالی در بدنه متولی اجرای قانون نیز اتفاق می افتد که مهم ترین مثال آن اختلاس 740 میلیارد دلاری امسال در زیرمجموعه وزارت کشاورزی است.

تقدیر و تشکر
آقای مهندس ابوطالبی پیش از ارائه جمع بندی ابراز کردندکه: « سعی کردم دراین ارائه نگاه کل نگر داشته باشم و از افراد دلسوز و متعهد دانشگاهی، دولتی، و صاحب نظر راهنمایی و کمک بگیرم» و از افراد و نهادهای زیر تقدیر کردند:
دکتر مستکین – مسئول بخش فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در ایران
دکتر مظاهریان – معمار و ریاست قطب علمی دانشگاه تهران
دکتر قربانیان – معاون مدیرکل دفتر عمران و شهرسازی وزارت کشور
مهندس رفیعی – مدیر کل حفاظت اراضی سازمان امور اراضی کشور
دکتر بابک داریوش – ریاست موسسه پژوهشی شیخ بهایی و مدیر جلسه
ناقدین محترم جلسه :
دکتر روح اله رحیمی
دکتر نصرت اله گودرزی
دانشکده معماری دانشگاه مازندران و حاضرین
شورای علمی (مهندس حائری مازندرانی، دکتر عمید مسعودی، مهندس بابک مطلب نژاد، دکتر رعنا سقازاده و دکتر سیامک شاه نشین و اعضا تحریره مجله ویلا)
دبیرخانه محترم حمایت از کرسی های نقد، نوآوری و نظریه پردازی شورای عالی انقلاب فرهنگی

جمع بندی
هرچند تناقصات قانونی و مشکلات حل نشدنی وجود دارد و برخی از دستگاه ها به موانع توسعه بدل شده اند اما با به رسمیت شناختن نیاز سلامتی وروانی مردم و اصلاح قوانین می توان به التیام و پرستاری سرزمین پرداخت:
به عنوان مثال حمایت از پروژه های پایلوت با پشتوانه علمی و تحقیقاتی، مشارکت مردمی و سپردن بخشی از مسوولیت به خود مردم و اصلاحات قوانین و ایجاد مشوق ها برای ایده های پایدار .
فرآیند سیاستگذاری برای این موضوع بسیار پیچیده است اما به نظر ما ایده های معمارانه و خلاقانه «می تواند» در مسیر احیا دو مقوله فرهنگی و معیشتی موثر باشند و الگوی بهتری از شیوه های آمیزش گردشگری و کشاورزی ارائه کند که بتواند به جذب سرمایه وحفظ محیط زیست توامان توجه داشته باشد.

مانیفست
پنح اصل پیشنهادی برای ایده ویلا مزرعه:
الف- مداخله حداقل در زمین (10 الی 20 درصد) و درگیری حداکثر با طبیعت پیرامون؛ جانمایی بر اساس مطالعات بستر طراحی و آنالیز سایت جهت تامین نور و تهویه طبیعی مطلوب با رعایت حریم ارتفاعی بستر طراحی
ب- استفاده از انرژی های طبیعی (بدون آب و گاز و برق شهری)
ج- مهندسی آب و استفاده از چرخه آب خاکستری
د- استفاده از منابع انسانی بومی و تکنیک های اجرایی بومی و استفاده از مصالح طبیعی و محلی سازگار با زمینه
و- برنامه ریزی طراحی مرتبط با زندگی ویلایی و فعالیت های جسمانی برای جوانان، کودکان و سالمندان
نکته: استفاده از تکنولوژی پیشرفته، هوشمندسازی، سازه های سبک پیش ساخته جهت معاصر سازی با ارج نهادن و پیروی از این اصول توصیه می گردد.

پنل نقد و ارزیابی
دکتر روح اله رحیمی
وی با اشاره سابقه موجود زندگی ویلایی و فرهنگ ویلایی ایرانی در کوشک ها، و باغ های ایرانی، میراث تاریخی ایران درباره این تیپولوزی معماری را الهام بخش و آموزنده خواند و آن را تابع شرایط اقلیمی هر منطقه و بر اساس پاسخ به نیازهای روحی و روانی استفاده کننده از فضا دانست. او در ادامه به نقش ویلا و کاخ در دوران پهلوی اول و دوم پرداخت؛ اینکه چگونه این نیاز مدرن بین کار، صنعت و تفریح در طبقه حاکمیت در کلانشهرها اتفاق می افتد و این نیاز چگونه در دوران معاصر به عموم مردم شهرنشین سرایت کرده است.
روح اله رحیمی پس از ذکر نمونه هایی از زندگی ویلایی در شهر شیراز به لزوم تفریح قشر متوسط جامعه در طبیعت خوش آب و هوای ایران و به خصوص طبیعت شمال کشور اشاره کرد و این پدیده را حق اجتماعی همه مردم شهرنشین دانست. او ضمن تایید دوباره معضلات و مشکلات ارائه داده شده در کرسی ویلا مزرعه به ذکر نمونه هایی از این مشکلات در ویلاسازی های اخیر در شهر بابلسر استان مازندران پرداخت و از پر و خالی شدن این شهر در فصل ها و روزهای تعطیلات توامان به عنوان یک اسیب و فرصت جدی یاد کرد.
“این یک پدیده چند فرهنگی است که شهر را تهدید می کند و اگر بتوانیم توجه توامان مباحث تملک، اقتصاد، توریسم، گردشگری و فرهنگ داشته باشیم فرصت های ایده آلی درون آن خواهیم یافت.”
روح اله رحیمی ضمن تشکر از ارائه دهنده برای بیان این دغدغه در استان هایی شمالی مخصوصا استان مازندران آن را باعث ایجاد محافل انتقادی در فضاهای علمی کشور دانست. وی ضمن تایید مسائل ذکر شده در این ارائه پیگیری بخش راهکارهای پیشنهادی آن را به عنوان لبه دوم این نقد ضروری خواند و آمادگی خودش را برای همکاری های لازم اعلام نمود.

دکتر نصرت اله گودرزی
نصرت اله گودرزی موضوع کرسی را از یک طرف علمی هنری و اجتماعی و از طرفی کاملا اقتصادی خواند. وی با ذکر این مقدمه که جامعه ایران بر پایه سه دسته عشایر، روستایی و شهری بنا نهاده شده است، زندگی ویلایی به شکل تفکیک شده امروزی را مختص صنعتی شدن شهرها دانست و باغ های شهری، زندگی ییلاقی و قشلاقی و حرکت عشایری را به نوعی پاسخ به نیازهای ویلایی در فرهنگ ایرانی شمرد؛
“مفهوم چهارباغ هم عملا نوعی ویلاسازی است و محله هایی در دوران صفویه ایجاد شدند که کارکرد تفرجگاهی و تفریحی داشتند مانند محله فرح اباد و عباس اباد اصفهان و محله فرح اباد ساری. طراحی این فضاها مبتنی بر مسائل حیاتی و آب محوری بوده اند. قنات باغ شازده کرمان و مهندسی آب باغ فین کاشان از نمونه های برجسته این ادعا هستند”
دکتر گودرزی در تایید مطالب ارائه داده شده خاطرنشان کرد که نه تنها شهرها دیگر پاسخگوی نیازهای اولیه شهرنشینان نیستند و کودکان فضایی برای بازی کردن در آن ندارند بلکه شهرک های ویلایی که اخیرا ساخته می شود نیز پاسخگوی این نیازها نیستند و نهادهای ذیربط از این نیاز و بازار آن به عنوان منبع درآمد خویش استفاده می کنند. او از شهرک های ویلایی خزر شهر و دریاکنار که در دوران پهلوی دوم طراحی و اجرا شدند به عنوان نمونه های موفق در این زمینه یاد کرد و ضوابط و قوانین موجود برای ویلاسازی را ناقص خواند؛
“برخی از قوانین در تناقص و تعارض با مجموعه قرار می گیرند. تبصره هایی که به قوانین الحاق می شوند را را برای گریز از اصل نگرانی ها برای حفظ محیط زیست و کشاورزی به سمت کاسبی و تولید رانت و منفعت های کوتاه مدت برای نهاد های متولی باز می کنند.”
وی در ادامه به کالایی شدن این پدیده در ایران اشاره کرد و تقاضا برای ویلادار شدن را میان طبقه متوسط جامعه نتیجه مستقیم معضلات شهری که در کرسی ارائه داده شد دانست؛ ” ویلا هیچ وقت به عنوان مسکن دوم تلقی نمی شد و هنوز هم مسکن دوم تلقی نمیشود. ویلا یک تقاضایی هست برای فرار از محیط شهری و این اتفاق در محدوده دماوند، گیلاوند و آبسرد و… به بدترین شکل ممکن اتفاق افتاده است. شما اگر مفاهیم ویلا و ویلاسازی رو در غرب را هم دنبال بکنید، فرار از صنعت و فرار از شهر هست به سمت تجربه زندگی غیر ماشینی.”
وی در انتها با اظهار نگرانی شدید از خشکسالی و معضلات آب در کشور، پیشنهادات ارائه داده شده کرسی ویلا مزرعه در زمینه استفاده از چرخه های آب خاکستری و مدیریت منابع آبی را بسیار حیاتی و ضروری خواند.

آقای دکتر علی قربانی
که در جایگاه حضار حضور داشتند ضمن استقبال از ایده های مطرح شده در کرسی ویلا مزرعه پدیده ویلا سازی، ویلا نشینی و استفاده از ویلا در ایران را مبتنی بر سه اصل سوداگری، قانون فروشی و قانون گریزی برشمرد و از ساز و کارهای ناشی از زمین خواری و پول خواری به عنوان مهم ترین موانع برای پیشبرد ایده های خلاقانه و پایدار نام برد.
وی ضمن اشاره به ویلاسازی های اخیر در شهرک های فریدون کنار و دریاکنار آن ها را جهت فخرفروشی و غیر ضروری خواند و آن را نتیجه اقتصاد بیمار در سطح کلان دانست. همچنین در قسمتی از سخنان خویش عنوان کرد که تعداد بسیاری از مدیران و مسئولین که متصدی حفظ منابع طبیعی، معماری و میراث فرهنگی کشور هستند خودشان نسبت به ساخت این ویلاهای لوکس اقدام کرده اند.
وی تقاضای قشر متوسط جامعه برای زندگی ویلایی به دلیل معضلات شهری را اجتناب ناپذیر خواند و به آفت هایی همچون تقاضاهای ویلایی غلط در واحدهای مسکن مهر شهرهای ساحلی از جمله بابلسر اشاره کرد و عملکرد سازمان نظام مهندسی در این خصوص را خجالت اور دانست. وی در انتها ضمن تاسف از تخریب سرزمین و مسائل محیط زیستی و فرهنگی پیش بینی کرد که جغرافیای استان مازندران همانند دریاچه ارومیه روزی به تاریخ خواهد پیوست.

در انتهای جلسه آقای دکتر بابک داریوش با جمع بندی مختصری از مطالب ارائه شده و تشکر از کلیه حضار، اتمام جلسه را در ساعت 12 اعلام کردند.

اشتراک گذاری این محتوا، پلتفرم خود را انتخاب کنید!