گزارش ارائۀ کرسی ترویجی تحت عنوان : “گذر محلۀ ایرانی ( پرشین تاون): نمادی از الگوی توسعۀ فضایی فراز گرایی”
جلسۀ ارائه و داوری کرسی ترویجی با عنوان فوق در تاریخ 25 تیرماه 1402ساعت 13 با مدیریت دانشکده جغرافیای دانشگاه خوارزمی و مدیریت جلسۀ آقای دکتر بابک داریوش، مدیرعامل موسسۀ پژوهشی شیخ بهایی، برگزار گردید.
در ابتدا مدیر جلسه با ذکر مقدمه ای به معرفی ارائه کننده موضوع : آقای دکتر ناصر براتی، دانشیار موسسه پژوهشی شیخ بهایی و نیز گروه داوری جناب آقای دکتر علی موحد دانشیار جغرافیا و گردشگری دانشگاه خوارزمی و جناب اقای دکتر حسن احمدی دانشیار برنامه ریزی شهری دانشگاه گیلان پرداخت.
گزارش ارائه نظریه ترویجی
آقای دکتر براتی بحث خود را با نقد معماری و شهرسازی شبه مدرن و شبه غربی ایران در یک قرن اخیر، بویژه، در خصوص مراکز تجاری و خرید و فروش، در شهرهای ایران بویژه در شهر تهران آغاز نمود. از نظر ایشان، بخصوص بعد از استقرار نظام انقلابی و اسلامی در ایران، نمی باید روند مدرنیزم وارداتی از کشورهای سرمایه داری و غربی ادامه می یافت. ولی متاسفانه، امروزه، شاهد رشد قارچ گونۀ این گونه فضاها در سراسر ایران، تحت عناوینی چون شاپینگ سنتر، بوتیک، هایپر مارکت، مال، پاساژ و امثالهم، هستیم. گسترش اینگونه فضاهای معمارانه/ شهرسازانه در شهرهای ایران، که بار فرهنگی بسیار سنگینی را هم باخود آورده اند، نشان از شکست و عقب نشینی مستمر فرهنگی در مقابل هجمۀ بی امان جامعه سرمایه داری و تسلیم جامعه ما در مقابل آن دارد.
در ادامه بحث، موضوع فرهنگ و گسست نگران کنندۀ فرهنگی و تاثیر آن بر جامعه و دامن زدن بر بی هویتی مطرح گردید. این مطلب نیز بحث شد که امروزه معیار اصلی توسعه کشورها موضوع فرهنگ و منابع انسانی با فرهنگ و با هویت است. نکته بعدی مطرح شده فرق بین لغت “کولتور” فرانسوی و لاتین با کلمه فرهنگ، شامل بود که با توضیح دکتر براتی خود از دو بخش “فر” و “هنگ” تشکیل می شود. مشخص شد که معانی این دولغت کولتور و فرهنگ متفاوت؛ و معنای فرهنگ، در لغت نامه ها، خیز برداشتن و پرکشیدن بطرف بالا و اوج و سعادت و کمال و نور است. دکتر براتی در ادامه نشان داد که ایرانیان همین مفهوم خارق العاده را در جان مایه فرهنگی خود، چه بصورت نرم افزار و چه بصورت سخت افزار پذیرفته و آنرا الگوی ابدی حیات خود قرار داده اند. مثلا در فرایند پهلوانی، یک جوان جویای نام، ابتدا از پایین ترین مرتبه شروع و پس از طی مراحلی خود را تا پهلوانی و مرشدی بالا می کشد. در هنر و صنعت نیز بهمین گونه بوده است و فرد از پادویی تا استادی مراحلی را پیش رو داشته که با زحمت و ممارست فراوان سعی میکرده بدان دست یابد. در عرفان شیعی نیز چنین است. در خصوص فضاهای مختلف معماری نیز این الگو کاملا حاکم است: در زورخانه ها، در مسجد ها و منازل سنتی و در باغ های اصیل ایرانی نیز این الگو حاکمیت دارد با اینکه این فضاها، در ظاهر، در اجزاء، با یکدیگر فرق دارند. کشف این ویژگی ها و بخصوص ارتباط عمودی و افقی این فضاها با یکدیگر سبب شد که دکتر براتی ضمن دستیابی به این مدل کاملا بومی و اصیل به دنبال ارائۀ طرحی برای نمایش مشهود و فیزیکی از این مدل برآید.
یک موضوع قابل توجه برای تبیین این الگو
در مسیر چاره اندیشی برای زخم های عمیق ناشی از توسعه نیافتگی و شکست فرهنگی در حوزه های معماری و شهرسازی در یک ساحت واقعی و مورد نیاز شدید جامعه، دکتر براتی، به موضوع پدیده ای شگفت و جهانی بنام ” محله چینی ها” پرداخت. این محلات در اولین گام شکل گیری کاملا تصادفی شکل گرفته اند ولی در طول زمان تبدیل به یک مدل بسیار موفق در سراسر جهان شده اند. بطوریکه امروزه، تمام شهرهای مشهور جهان حداقل یک محله چینی ها در بهترین نقطه خود دارند. پرسش این بوده است که آیا امکان دارد ما هم یک ” محله ایرانی ها” در رقابت با این محلات چینی داشته باشیم؟ و اگر پاسخ مثبت باشد مبانی نظری و عملی آن چه می تواند باشد؟
در پاسخ به این پرسش دکتر براتی براساس الگوی کهن ایرانی که قبلا توضیح داده بود مجموعه ای را معرفی نمود بنام ” گذر محلۀ ایرانی” یا پرشین تاون.. این مجموعه انعکاسی است از شکلِ برهم منطبق شدۀ عناصری چون باغ و زورخانه ایرانی و مبتنی بر روند سیر و سلوک و رو به بالای عرفان ایرانی – اسلامی. این گذر و راسته در ضمن با نظریه علمی هرم مازلو نیز کاملا خوانایی دارد و بر آن مدل نیز منطبق است. بدین ترتیب، عملکرد مغازه های ساخته شده در این گذر، در ابتدای امر، از نان و نان فروشی شروع می شود و بتدریج اجناسی ترکیبی و پیچیده تر و با ضرورت های ثانویه را عرضه می کنند، مثل مراکز ارائۀ خوراک و غذا ( های اصیل ایرانی). در ادامه مسیر مغازه ها نیازهای جانبی را مثل پوشاک و لوازم منزل و صنایع و هنرهای دستی عرضه می کنند. این مسیر هفت مرحله یا خوان دارد. در خوان هفتم مباحث گروهی و جمعی و نیازهای انسان به عضویت در جامعه و قوم و ملت پاسخ داده می شود که در اشکال اجرای مراسم آئینی و کالاهایی در آن سطح خواهد بود. در انتهای مجموعه یک ساختمان اداری سه یا چهار طبقه است که به مباحث کلان تر در سطح جهانی و امور خیریه و بشر دوستانه یا علمی و امثالهم اختصاص خواهد یافت. پشت این ساختمان اداری نیز یک هتل ایجاد می شود که نماد سفر و ادامه سفر برای امرِ گردیدن و شدن بشر است ( خود شکوفایی و خلاقیت از نظر و براساس هرم مازلو). کل مجموعه نیز سمبلی از حرکت مرغان بسوی کوه قاف برای ملاقات با سیمرغ است و دریافت آنها در نهایت که سیمرغ موعود همان سی – مرغ بوده است.
در اینچا بحث دکتر براتی خاتمه یافت و داوران محترم به اظهار نظر در مورد موضوع پرداختند هرچند هر دو داور بر ارزش و اهمیت بحث و موضوع اذعان و اصرار داشتند:
ابتدا دکتر موحد به عنوان داور اول مطرح نمودند که بخش توضیح ساختار و اجزاء فنی طرح بهتر بود بیشتر توضیح داده شود. ایشان سپس مطرح کردند که اینگونه مباحث می توانند مارا به رسیدن به یک الگوی کارآمد برای مشکلات عدیده شهرهایمان یاری رسانند. ایشان به الگوهای شهرسازی دوران قدیم چون سلجوقیان یا ایلخانان مغول و مکتب اصفهان اشاره نمودند. سه بعد را در این حوزه قابل طرح دانستند. بعد فلسفی، بعد فرهنگی و بعد کالبدی و فیزیکی. دکتر موحد معتقد است که نمی شود از الگوی محله چینی الهام گرفت چون این الگو از بطن فرهنگ غنی چینی برنیامده و حاصل فعل و انفعالات محلی بوده است. از سوی دیگر، برخلاف چینی ها که تعصب زیادی برروی استمرار هویت فرهنگی خود دارند ایرانی های خارج بسیار تمایل دارند که بسرعت خود را شبیه به خارجی ها و مردم محل نشان دهند. ایشان همچنین براین باور است که ساخت این الگو در داخل کارآیی و جذابیت ندارد و بهتر است برای ایرانیان خارج از کشور ساخته و در خارج از کشور مطرح گردد. از سوی دیگر، این الگو ربط زیادی به محلات قدیمی و سنتی ایرانی ندارد. همچنین در دوران مدرن فعلی تمام ارزش های معماری و ساخت و ساز سنتی به فراموشی سپرده شده و در واقع از دست رفته اند. در نهایت ایشان براین نکته تاکید داشتند که باید برای حل معضل شهرها و ساختمانها در ایران دست به بررسی و پیدا کردن راه حل بزنیم.
پس از ختم اظهارات داور اول، آقای دکتر احمدی داور دوم پس از یک مقدمه کوتاه و تاکید بر ارزشمند بودن تلاشی که انجام شده است. بر گسست عمیق فرهنگی که در ایران اتفاق افتاده مهر تایید زدند. ایشان معتقد است که در مورد علل این گسست هنوز کار مهم و قابل تاملی انجام نشده است بخصوص در حوزه معماری و شهرسازی. ایشان سپس به تحلیل علل موفقیت محله چینی ها در مقابل سایر موارد مشابه پرداختند و اظهار کردند که ما نمی توانیم از این مدل الگو بگیریم چون محله چینی ها خودجوش و ارگانیک شکل گرفته است، پس نتیجه می گیریم که گذر محله ایرانی هم باید خود جوش باشد. البته دکتر احمدی هم ساخت مراکز تجاری جدید در ایران را بشدت مورد انتقاد قرار داد. برخلاف داور اول ایشان براین باور است که باید ابتدا این گذر محله ها در داخل ساخته شوند و سپس به ساخت نمونه های دیگر در خارج از ایران مبادرت شود. در نهایت دکتر احمدی معتقد است که طرح پیشنهادی گذرمحله نه به عنوان نظریه بلکه به عنوان یک پروژه شهرسازی طرح بسیار خوب و جالب توجهی است. ولی برای رساندن این بحث به یک نظریه هنوز جای کار زیاد است. ایشان عنوان میکند که ما باید به موضوع احیاء و بازآفرینی محلات سنتی که از بین رفته اند ابتدا باید بپردازیم.
سپس از بین حاضران آقای دکتر شماعی نیز به الگوی غنی و ارزشمند محلات سنتی اشاره و تاکید داشتند که باید این کار برای بازسازی و نوسازی محلات انجام می شد. ضمنا ایشان به بررسی بیشتر و مراجعه بیشتر به الگوهای سایر کشورها در خصوص توسعه محلات و پاتوق ها اشاره کردند.
در نهایت و در پاسخ دکتر براتی به پاسخگویی به مباحث مطروحه پرداخت. نکته اول ایشان این بود که این طرح حاصل بیش از ده سال بررسی و مطالعه در حوزه های مختلف بوده است و بواسطه محدودیت وقت قرار نبوده تا این حد به جزئیات و پیشینه پرداخته شود. در ثانی در عین حالی که این بحث های تئوریک ادامه دارد سیل عظیم شاپینگ سنترها و مال ها در حال ادامه کار و ساخت هستند. بنابراین مکث بیش از حد بر مباحث نظری یک آفت بزرگ محسوب می شود. نظر ما در اینجا، ارائۀ الگوی محله نبوده است، ضمنا نظر ما بر کپی برداری از چینیها هم نیست؛ بلکه مطرح کردن فرهنگ و توانایی های بسیار ارزشمند خودمان در فضایی است که محلات چینی در دنیا بوجود آورده اند. در عین حال، در حال حاضر ساخت و سازمان دهی محلات چینی دیگر خودجوش و تصادفی نیست؛ بلکه با برنامه و طرح قبلی و با میلیونها دلار سرمایه ساخته می شوند. نگاه ما ساخت یک مجموعه بی نظیر فرهنگی/تجاری است که مردم ضمن مراجعه و خرید و رفع نیازهای خود، در واقع، بسرعت، یکبار، ساختار فرهنگی ایران را در برخی حوزه ها مرور میکنند. حوزه هایی مثل خود معماری.
از طرف دیگر ما داریم گذشته و حال را به آینده پیوند می دهیم. از سوی دیگر هدف آن است که فرهنگ و هنرهای ایرانی – اسلامی یکبار دیگر با قدرت در سطح جهانی مطرح شوند و با اینکار ضمن بازتولید هویت ملی و مذهبی خود در مقابل سیل خروشان و ویرانگر فرهنگ غربی مقاومت کنیم و عزت نفس مردمان را به آنها برگردانیم. این نه تنها شامل کشورخودمان بلکه همه کشورهای اسلامی و نیز کشورهای حوزه فرهنگی نوروز می شود. فلسفه ترویجی بودن این کرسی هم احتمالا از این ناشی می شود. از نظر تعصب فرهنگی و هویتی هم باید با احتیاط صحبت کنیم چون اولا ایرانیان خارج از کشور اتفاقا تعصب زیادی نسبت به فرهنگ خودشان نشان می دهند. در ثانی، در مواردی ما این تعصب را در داخل کمتر مشاهده می کنیم. شاپینگ سنترها و هایپرمارکتها و مال ها با اجناس تماما خارجی شاهد این مدعاست.
در اینجا ضمن تشکر از داوران و مدیر جلسه و حضار محترم ختم جلسه اعلام گردید.